پروکسیهای رو اعصاب
عاخرش این اینترنتای ضعیف و پروکسیای رو مخ کلی از روابط لانگ دیستنس رو به فنا میده :)))
عاخرش این اینترنتای ضعیف و پروکسیای رو مخ کلی از روابط لانگ دیستنس رو به فنا میده :)))
آخرین بار سه ماه پیش با هم حرف زدیم ... ۱۴ آذر ...
آخرین بار ۱۰ ماه پیش همو دیدیم ... ۱۵ اردیبهشت ...
هر روز دستم صفحه گوشی رو اسکرول میکنه و هر روز اسمت به چشمم میخوره ... هر روز فرصت این هست که بهت پیام بدم اما نمیدم ...
چند روزیه که برگشتم خونه و فقط چند قدم تا دیدنت فاصله دارم اما نمیام به دیدنت ...
چرا دروغ بگم ... دیگه حتی دلتنگت هم نمیشم ... الان هم که دارم این کلمه ها رو مینویسم هیچ احساس خاصی ندارم ...
دیگه کم کم قیافت هم داره از یادم میره ...
دیگه کم کم صدات هم داره از یادم میره ...
دیگه هیچ چیزی نیست که بتونه به سرعت تو رو یاد من بیاره ...
راستشو بخوای ، حتی دیگه حسرت نمیخورم که چرا همه چیز اینجوری تموم شد و بگم کاش تموم نمیشد ...
دیگه تو ذهنم به سبک سنگین کردن خوبیا و بدیات تو کفه ترازو هم مشغول نمیشم ...
دیگه برام مهم نیست که اصلا همه چیز تقصیر و اشتباه من بود یا تو ...
واقعا حتی به جمله های خاص و قشنگت هم فکر نمیکنم ...
دیگه برام اهمیتی نداره که دلت برام تنگ نمیشه ...
واقعا دیگه جایی تو زندگیم نداری ...
فقط برام سواله که ... ما کِی ایییین همه با هم غریبه شدیم؟ :)
ما که یه زمانی قسم میخوردیم که عاشق همیم ...
ما که یه زمانی به یاد هم لبخند میزدیم و اشک میریختیم ...
ما که یه زمانی هر روز چندین نوبت با هم حرف میزدیم و حتی وقتایی که حرفی برای گفتن نداشتیم برای هم استیکر میفرستادیم ...
ما که یه زمانی یه دفترچه رو پر کردیم از عاشقانه های خاص و نابمون ...
ما که یه زمانی همدیگه رو بهترین و خاص ترین موجود روی کره زمین میدیدیم ...
ما که یه زمانی اینقد با هم خوب بودیم ...
کِی اینقد با هم بد شدیم؟ ...
بعد از خوندن همه این جمله هایی که نوشتم ، بیشتر و بیشتر نسبت به آدمایی که الان دور و برم هستن و احساساتی که دارن شک میکنم ... بیشتر به احساسات خودم هم شک میکنم ...
بیشتر به بیاطمینان بودن این زندگی پی میبرم ...
بیشتر به دروغی بودن همه چیز پی میبرم ...
راستش ، بیشتر به پوچ بودن و مزخرف بودن زندگی پی میبرم ...
الان نمیخوام بگم کاش همه چیز بین من و تو مثل قبل میبود ...
ولی میخوام بگم کاش ، اینقد منو به زندگی بیاعتماد نمیکردی :)
#ع....
زهرا ! ازت ممنونم بخاطر این آهنگای قشنگ :))) خدا رو چه دیدی
شاید یه روز تونستم ببینمت و بهت بگم یه زمانی بدون اینکه بشناسمت ، آهنگایی که پیشنهاد دادی رو گوش دادم و حتی برات یه متن نوشتم و آرزوی خوشبختی کردم برای خودت و علیرضا :)
تو دوستِ ندیده و نشناخته اما عزیز و هماسم منی ::))))
دختر هنرمند عاشق💙
ماهی کنار رود
چاوووووووشی تو چیکار داری میکنی با ما🙃
درداتو مو به مو
تو گوش من بگو
تا خنده هاتو تو
جغرافیا عشق
فرمانروا کنیییی....
.
..
یاد اون ادیته افتادم :) واقعا یادش بخیر
یه زمانی شور و شوق و هیجان زیاد و زیبایی توی قلبم موج میزد ، الان شبیه یه زن ۵۰ ساله بی انگیزهام .... :) این وحشتناکه ...
پ.ن: واقعا چرا الان باید "من آدم رویای تو نیستم" اشوان پلی بشه🙃💔
کاش اینجوری لال نمیشدم و میدونستم باید چی بگم و چی جواب بدم!
باورم نمیشه که دنیا اینقد کوچیک باشه ... باورم نمیشه که درست یک ساعت بعد از اینکه من اون پست رو گذاشتم درباره رفیقم ، خودش بهم پیام داد ... میدونم که اینجا رو نخونده ولی اون بهم پیام داد ...
واقعا عجیبه واقعا عجیبه واقعا این دنیا عجیبه .....
میگما
من به اندازه کافی واسه قشنگی های تو ذوق نکردم پسر جان
تو
خیلی
زیبایی
عوضیییییی😂😫💔
توووو
خیلییییی
زیباااااییییییی
هییییییچ کس
به زیباییییییییی
تووووووووو
نمیرسهههههههههههه
.
.
.
خدا حفظت کنه :) لا حول و لا قوه الا بالله :))))
#و...
رفیق قدیمی عزیزم ... بعید میدونم وب منو هنوز بخونی ... ولی خواستم بگم که دیشب خوابتو دیدم و خیلی دلم برات تنگ شده عزیزم :) کاش میدونستی چقد توی خوابم بامزه و گوگولی شده بودی ::))) و کاش میدونستی چقد دلم میخواد بازم مثل قدیما با هم حرف بزنیم و درد و دل کنیم و برای هم آهنگ بفرستیم..... :) مراقب خودت باش رفیق دوست داشتنی و مهربون من :::))))))))))))
#افسانه :*)
الان خوشحالم ها ، ولی نه خیلی .... حس میکنم اگه خودم اون پیامو نمیفرستادم تو چنل ، اونم بهم پیام نمیداد ...
ولی خب همینکه حداقل به پیام چنل اهمیت داده خوبه :)
به طرز عجیب و احمقانه ای امیدوارم :) امیدوارم که امیدم نا امید نشه :) واقعا امیدوارم که همچنان همینجور امیدوار بمونم و امیدوارتر هم بشم و تو ذوقم نخوره :)))
باید یاد بگیرم همه چیز تحت کنترل من نیست
باید اجازه بدم دنیا کار خودشو بکنه
کاش بتونم ...
از صبح که از خوابگاه اومدم بیرون همش گیر آدمای عوضی رو مخ افتادمم عح😑
نمیدونم چرا خدا آدمای عجیب رو سر راهم قرار میده همیشه ....
شاید چون خودمم عجیبم ... :)
راستی دیروز امتحانام تموم شدن و من راااااااحت شدم :)
فردا میرم خونه
قراره عاخر هفته دو سه تا از همکلاسیام بیان خونمون و بعدشم با اونا برگردم تهران :)
قراره واسه یکیشون تولد بگیریم و سوپرایزش کنیم😁
انشاءالله همه چیز به بهترین شکل ممکن پیش بره و حالمون خوب بشه :)
خیلی عجیبه
نمدونم دارم چیکار میکنم
نمدونم قراره چطوری پیش بره همه چیز
نمدونم واقعا
خیلی عجیبه فقط همین ...
خدایا :) من قلبمو سپردم به تو ... خودت مواظبش باش که دوباره نشکنه ....🙃❤
نمیدونم دارم کار درستی میکنم یا نه ... ولی امیدوارم همه چیز خوب پیش بره ...
#با_من_خیال_کن....
من میدونم ، این همه خستگی و خواب آلودگی ، این اعتیاد به آهنگ ، این تلاش نکردن ، این به تعویق انداختن همه کارا ، این بی رمقی ، این بی انگیزه ای ، این سردرگمی ، این فاصله گرفتن از همه ، این چک کردن مداوم گوشی ، این دلتنگی بی سر و ته ، این غرق شدن تو خاطرات ، این فکر کردن ، این انتظار بی پایان ..... اینا همش نشانه های افسردگیه که همشو با هم دارم ...... دیگه واقعا نمیدونم چیکار باید بکنم ....
وای چقد دارم تر میزنم همش😂😔💔
خدایا خودت کمکم کن من بلد نیستم😂🚶🏻♀️🤦🏻♀️
آدمیزاد موجود عجیبیه واقعا ...
کاش میتونستم فکر آدما رو بخونم ، البته میدونم زندگی خیلی حال بهمزن میشد ، ولی حداقل به جای آدمای دیگه اینقد فکر نمیکردم و خودمو اذیت نمیکردم حداقل میتونستم بفهمم ارزش جنگیدن و ادامه دادن داره یا نه ...
من همش دارم با خودم میجنگم ... با افکارم ، با احساساتم ، با خودم ... با اون خود واقعیم که داره پشت این نقاب خفه میشه ...
کاش میتونستم خود واقعیمو نجات بدم ... کاش میتونستم از این قالب کذایی دربیام و مثل قبلنا ، یه دختر عاشق خوشبخت خوشحال باشم ....
واقعا خستم از این وضعیت زندگیم ...
دارم روی آب واسه خودم خونه میسازم انگار ....
چقدر خوابیدم😐😑
وای واقعا از این زندگی بیخود حالم داره بهم میخوره
بیشتر از همه از خودم ...
پ.ن: امتحان امروزم بد نبود ... فقط یکی دیگه مونده🙃
وای باورم نمیشه یکی از بچه های دوران راهنماییم رو الان تو اتوبوس دیدمم :)))
پ.ن: امتحانم خیلیییی خوب بود خداااایا مرسییی😍😁
یه ساعت خوابیدم ک استراحت کنم مثلا ، چرا باید خواب اون دختره ایکبیری حال بهم زن کلاسمون رو ببینم عح😑خیلی ازش خوشم میاد حتی تو خواب هم دست از سرم برنمیداره
پ.ن: وای واقعا حوصله ندارم درس بخونم ....