_Cherry Tree_

زندگی زیر سایه درخت گیلاس :)

+ سه شنبه بیست و سوم خرداد ۱۴۰۲ | 2:9 | za#ra

الان دارم میخوابم در حالی که فردا صب باید ۷ بیدار بشم

عالی

زندگی چیکار کردی با من؟

+ دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۲ | 8:38 | za#ra

از یه طرف فک میکنم نمیتونم این زندگیو هندل کنم دیگه

از یه طرف فک میکنم همه چیز داره خوب پیش میره

حقیقتا گیج شدم

ولی واقعا دلم میخواد خودمو بغل کنم و از خودم تشکر کنم بخاطر همه صبوریا و همه تحملام

دیشب داشتم با یکی از دوستام درد و دل میکردم یهو به خودم اومدم دیدم من چقد مقاومم واقعا که تا اینجا دووم آوردم

و چقدر تلخ گذشته بهم که اینقد تلخ شدم اینقد سنگ شدم ...

دلم برای خودم میسوزه ....

گود مرنینگ

+ یکشنبه بیست و یکم خرداد ۱۴۰۲ | 8:40 | za#ra

امروز صبح زود بیدار شدم و قراره یه زندگی خوب و قشنگ رو شروع کنم :) صبحتون بخیر💙

ای پادشه خوبان:)

+ جمعه نوزدهم خرداد ۱۴۰۲ | 8:11 | za#ra

پسر زیباااای من :))) با اون کلاه گوگولی و خوشگلت :*)))) با اون لبخندای دوست داشتنیت :))))) با اون تیپ اسپرت ساده اما خفنت :))))) با اون همه مردونگی و جذابیت که تو وجودت موج میزنه :)))) با اون همه مهربونی و صمیمیت توی قلبت :))))) با اون همههههه قشنگی و خوبی و عشق :))))) چجوری میشه واقعا چجوری :)))))

چقد جای من خالی بود دیشب...چقد خوب بود اونجا، چقد خوشحالم از خوشحالی و حال خوبت :)

خداروشکر که دارمت:) خداروشکر که هستی:*)

عشق پاک و همیشگی من...❤

#و...

خوابِ عزیز

+ پنجشنبه هجدهم خرداد ۱۴۰۲ | 19:53 | za#ra

واقعا خواب چی داره که اینقد دوسش دارم؟

بد نبودم بد شدم...

+ پنجشنبه هجدهم خرداد ۱۴۰۲ | 12:47 | za#ra

آدما مهربونیتو ازت می‌دزدن، بعد میپرسن چرا اینجوری شدی!

من بد نبودم بد شدم تو منو بد کردی:)

ای عشق چه دلتنگ تو ام من

+ پنجشنبه هجدهم خرداد ۱۴۰۲ | 0:16 | za#ra

دلم میخواد گریه کنم...

امشب مامانم درباره تو ازم پرسید

گفت چی در وجودش دیدی که شیفته‌اش شدی؟

و من نمیدونستم چی بگم

بغض گلومو گرفته بود و داشتم دیوونه میشدم

بهش گفتم از خوبیات

از صبوریت از وطن پرستیت از علمت به ادبیات و تاریخ ایران از علاقت به طبیعت و بونسای از علاقت به فرهنگ کشورای مختلف از تلاشت ... و مامانم گفت پس تو یه جورایی داری از اون تقلید میکنی الان؟ گفتم تقلید نه ، الهام...

وای که چقد دلم برات تنگ شده

دیشب هم خوابتو می‌دیدم

فردا ... فردا میری شیراز ، خوش به حال هرکس که شیرازه و میتونه تو رو از نزدیک ببینه فردا:) منتظر دیدن عکسات هستم زیبای عزیز من :))))

دوستت دارم و به وجودت افتخار میکنم:)))))

#و...

نمیدونم

+ چهارشنبه هفدهم خرداد ۱۴۰۲ | 12:20 | za#ra

دلم میخواد حرف بزنم اما نمیدونم چی بگم

به کی بگم

چرا بگم

فرق بین رفاقت دخترا و پسرا؟!

+ چهارشنبه هفدهم خرداد ۱۴۰۲ | 2:19 | za#ra

یه چیزی فهمیدم میخوام ببینم شما هم با من موافقین یا نه

حداقل طبق تجربه شخصی من اینجوری بوده

اینکه اکثر پسرا هیچ وقت تو رفاقت ادعایی ندارن که آره من تا همیشه هستم من هرکاری از دستم بر بیاد برات انجام میدم و ... ، و اصلا هم اینجوری نیستن که هر روز بخوان بهت پیام بدن یا حالتو بپرسن یا از اتفاقاتی که واسشون افتاده برات تعریف کنن و ...

اما اگه لازم باشه هر کاری که ازشون بربیاد برات انجام میدن بدون منت، کمکت میکنن، اگه نیاز به هم‌صحبت داشته باشی هستن و هواتو دارن و براشون مهمه که حالت خوبه یا نه...

اما اکثر دخترا برعکسن

خیلی ادعاشون میشه که همیشه هستن همیشه هواتو دارن هرکاری از دستشون بربیاد برات انجام میدن و تنهات نمیذارن و ...

ولی وقتش که میرسه، وقتی لازمشون داری یهو غیب میشن، وقتی باید باشن نیستن، تنهات میذارن، پشتتو خالی میکنن و کاری واست نمیکنن، تازه در مواقعی حتی بهت زخم هم میزنن، و تازه اگه لب به شکایت باز کنی هم با کلی منت یجوری جوابتو میدن که آخرش تو بدهکار میشی...

البته میگم همه دخترا یا همه پسرا اینجوری نیستن ولی اکثرشون یا بهتره بگم اکثر اونایی که من باهاشون دوست بودم اینجوری‌ان...

حالا شما از تجربه های مشابه یا متفاوتتون بگین!

+ جمعه دوازدهم خرداد ۱۴۰۲ | 2:36 | za#ra

پنج شنبه واقعا روز خوبی نبود...

حالم بده ...

دلم برای خودم می‌سوزه...

+ یکشنبه هفتم خرداد ۱۴۰۲ | 21:55 | za#ra

دارم به این فکر میکنم که توی این سن کمی که دارم انصاف نیست اینقدر زندگیم یکنواخت و غم انگیز و بدون دلخوشی باشه.....یه بار یکی از استادامون میگفت جوونای امروز دیگه جوونی نمیکنن....راست میگفت، ولی از بین جوونای امروز من بیشتر از همشون جوونی نمیکنم... خیلی خیلی بیشتر از همشون...یه وقتایی هست که حالم خوبه و میگم چقدر زندگی زیباست و ...، ولی واقعیتش اینه که همشون موقتیه.... تا به خودم میام دوباره یادم میاد چقد حالم بده و هیچکس نمیتونه هیچکاری برام بکنه...آیا واقعا تلاش کردن و موفقیت و هرچیز دیگه اینجوری ای که از نظر جامعه یه اتفاق خوب و مثبت تلقی بشه، بدون حال خوبِ روحی، بدون دلخوشی، بدون سرزندگی، بدون یه تفریح درست حسابی، بدون یه دورهمی دوستانه، بدون دو تا رفیق پایه که کنارت باشن و بتونی باهاشون خوش باشی، بدون یه آدم عاشق که کنارت باشه و براش مهم باشی، بدون یه خانواده شاد که دور هم جمع باشن، واقعا ارزشی داره؟نداره....پس واسه چی دارم الکی دست و پا میزنم؟...

دورانِ سگیِ دانشجویی

+ شنبه ششم خرداد ۱۴۰۲ | 4:18 | za#ra

همین الان تازه میخوام بخوابم و ساعت ۷ باید بیدار بشم و ۸:۳۰ باید کاراموزی باشم

تا الان درگیر درست کردن پاورپوینت کوفتی بودمممم

کمرم دردددد میکنههه

وای

دیگر نمت

گودبای اردیبهشت

+ دوشنبه یکم خرداد ۱۴۰۲ | 2:32 | za#ra

اردیبهشت هم تموم شد:)

و خرداد شروع شد:)

این روزا یه عالمه اتفاق جالب واسم افتاد ... باید یه روز از سر فرصت بیام اینجا و تعریفشون کنم:)

_Cherry Tree_
about us
این درخت گیلاس با نگاه تو شکوفه میدهد :) که با تو چهار فصل سال ، بهار است بهار🌸
#و...
code
کد حرفه ای قفل کردن کامل راست کلیک

کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ